باید توجه داشت که روح در هیج جای بدن نیست . بلکه ، بدن است که در روح قرار دارد .روح پدیده ای بزرگتر از جسم است . این روح است که جسم انسان را در بر گرفته است . روح انسان ها با هم تفاوتی ندارند . انسان ها در هستی زندگی می کنند . انسان در اقیانوس روحی یگانه غوطه ور هستند ، و روحی واحد ، همگی انسان ها را در بر گرفته است . در جهان تنها یک انرژی وجود دارد . انسان ها دارای جسم متفاوت و روح یکسانی هستند . این درست مانند جریان برق است که در درون لامپ ، رادیو ، و می گردد و هزار و یک کار انجام میدهد . گرچه پنکه و لامپ با هم فرق دارند ولی نیروئی که آن ها را به جریان می اندازد ، یکی است . ما انسان ها یک انرژی واحد هستیم . ظاهرمان متفاوت است ولی حقیقت ما یکی است . اگر به مظروف نگاه کنیم ، دارای رویاهای متفاوت هستیم و نمی توانیم در این رویا ها شریک شویم . 

من جاه طلبی ها ی خودم را دارم و شما جاه طلبی های خودتان را . و نمی توانیم در رویاهایمان شریک شویم .یلکه رویاهایمان با هم تناقض دارند . 

جاه طلبی های ما متفاوت است اما اگر محتوا را کنار بگذاریم و فقط به آگاهی ، به آگاهی خالص ، به آسمان بی ابر نگاه کنیم ، آن وقت شما و من کجا هستیم ؟ آن وقت ما باهم یکی خواهیم بود .هوشیاری ، جهانی و همگانی است . تنها نا هوشیاری است که به صورت شخصی و خصوصی وجود دارد . 

آگاهی و هوشیاری ، جهان شمول است . روزی که به یک انسان حقیقی تبدیل شوید ، یک انسان جهان شمول خواهید شد . این معنای مسیح است : 

" انسان جهان شمول ، پسر خداست " 

و این معنای بودا است : 

" انسان جهان شمول ، کسی است که به آگاهی مطلق و کامل رسیده است . " 

اما انسان ،ماشینی متفاوت است . این نکته را باید درک کرد که : 

" اگر من سر درد داشته باشم ، شما سرتان درد نخواهد گرفت . حتی اگر شما عاشق من باشیذ ، نمی توانید در سر درد من شریک یا سهیم شوید .اگر من عاشق شما باشم ، باز نمی توانم درد کلیه شما را حس کنم اما اگر ما دو نفر در کنار هم به مراقبه بنشینیم و لحظه ای برسد که من در ذهن خود محتوایی نداشته باشم و ذهن شما هم خالی شده باشد ، در این لحظه دیگر ما دو نیستیم . 

آن هائی که مراقبه می کنند ، به صورت جدا و منفرد این کار را یعنی مراقبه را شروع می کنند ، اما در پایان یکی می شوند . 

" اوشو " 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها